اطلاعات پزشکی در اینترنت، معدن طلا یا میدان مین؟

اینترنت و مطالب پزشکیبی شک در دنیای مدرن و در عرصه اطلاع رسانی و گردش و گسترش اطلاعات، اینترنت انقلاب بزرگی ایجاد کرده است. از زمان پیدایش موتورهای جستجوی پیشرفته و شبکه های اجتماعی، دسترسی به اطلاعات تقریباً در هر زمان و مکانی برای عموم مردم فراهم شده است

یکی از عرصه های اصلی که اینترنت نقشی روزافزون در آن بازی میکند، عرصه پزشکی و دستیابی به اطلاعات مربوط به سلامت است. طبق گزارشات منتشر شده در مراکز آماری مختلف در جهان، هفتاد درصد شهروندان کشورهای توسعه یافته مسایل مربوط به سلامت و بیماری خود را در اینترنت جستجو میکنند و جالبتر آنکه برای بسیاری از مردم اینترنت به عنوان اولین منبع دریافت اطلاعات پزشکی حتی پیش از مراجعه به پزشکان گزارش شده است

با توجه به اینکه تا چه حد جستجوی یک عبارت ساده مثل «سرفه‌ی شدید» در گوگل آسان شده است، تعجب آور نیست که بسیاری از بیماران ترجیح میدهند بجای ساعتها رفت و آمد و معطلی در مطب پزشک، ابتدا خود مشکلشان را در اینترنت جستجو کرده، بیماری را تشخیص داده و حتی درمان کنند. پدیده گردش آزاد اطلاعات بشدت متحول شده است و پزشکان نسبت به گذشته بر روند انتشار و انتقال اطلاعات پزشکی به بیمارانشان تسلط و کنترل کمتری دارند. این تغییر الگوی توصیه و آموزش اطلاعات پزشکی به بیماران موجب پیدایش دیدگاههای مختلف و بعضاً متعارضی درباره‌ی نقش اینترنت بعنوان ابزاری برای ارتقای سلامت شده است

گنجینه یا مصیبت؟

اطلاعات پزشکی آنلاین یک تیغ دو لبه است. از یک سو میتواند باعث افزایش آگاهی بیمار و درنتیجه مراقبت و همکاری بیشتر با پزشک شود. از سوی دیگر ممکن است منجر به رقابت با تصمیمات و استراتژیهای درمانی که تیم پزشکی اتخاذ میکنند شود

پرسش و پاسخهای پزشکی موجود در اینترنت میتواند برای بهبود رابطه‌ی پزشک-بیمار که گاه زمان زیادی باید صرف آن شود، نقش تکمیل کننده داشته باشند. بیماران این قابلیت را دارند که پاسخ سوالات مکرر یا فراموش شده خود و همچنین سوالاتی که از پرسیدن آن در مصاحبه حضوری شرمسار هستند را از طریق اینترنت جستجو کنند. همچنین بیماران میتوانند از طریق وبسایتها، وبلاگها و گروههای اینترنتی متنوع با محوریت درمان و سلامت، تجربیات شخصی بیماری خود را با دیگران به اشتراک بگذارند. تجربیات، شرایط و دیدگاههایی که شاید پزشکان نتوانند در جلسات فشرده در اختیار بیماران قرار دهند. اینگونه اطلاعات به بیمار کمک میکند تا از شرایط خود آگاهتر شده و همچنین احساس تنهایی و انزوای کمتری داشته باشد. این قابلیت بخصوص برای بیماران سالمند یا بیمارانی که قادر به حرکت نیستند بسیار سودمند و حائز اهمیت است. با این حال، اطلاعات پزشکی آنلاین میتواند مشکلات اجتناب ناپذیری هم ایجاد کنند. سازماندهی این اطلاعات در اینترنت کار دشواری است و این بمعنای محدودیت کنترل کیفیت این اطلاعات است

اطلاعات پزشکی ناقص، غیردقیق و یا اطلاعات بدی که بصورت نادرست جمع آوری و ارائه میشوند میتوانند خطرات و عواقب زیانباری بهمراه داشته باشند. ممکن است بیماران به اطلاعات فریبنده و اغراق آمیزی که بسیار هم رایج است براحتی اعتماد کنند. یا در مواجهه با اطلاعاتی که بصورتی افراطی و احساسی داستان سرایی شده اند، تصمیمات پزشکی اشتباهی اتخاذ کنند. اینترنت همچنین میتواند به عنوان بستری برای رواج روشهای درمانی غیرتخصصی و غیرعلمی در قالب و ظاهری علمی ایفای نقش کند. بخصوص در بستر فرهنگی ما که بسیاری مردم متمایل به روی آوردن به درمانهای جایگزین، غیرعلمی، تجربی و بعضاً زیان آور هستند و بعضاً به حرفهای یک دعانویس بیشتر از یک پزشک اعتماد میکنند. اغلب بیماران به دلیل شرایط خاصی که دراند در وضعیت روحی بسیار آسیب پذیری هستند که براحتی میتوانند هرگونه اطلاعات نادرستی که حاوی حسی از امید و غلبه بر بیماری باشد را باور کنند. بعلاوه بدلیل عدم دانش و تخصص لازم، بسیاری از بیماران قادر به نقد و درک و ارزیابی صحیح این اطلاعات پزشکی نیستند و مطالعه‌ی آنها ممکن است منجر به سوء برداشت از متون علمی شود. همگی این عوامل میتوانند به سوء تعبیر، عدم اطمینان خاطر نسبت به روند درمانی، نگرانی و در نهایت سرپیچی از توصیه های درمانی پزشک خود بخصوص وقتی که اطلاعات یافت شده در اینترنت، ولو از سایتهای غیرمعتبر، در تعارض با نظرات پزشک است، منجر شوند

منابع قابل اعتماد

نتایج تحقیقات نشان میدهد که نظر عمومی پزشکان نسبت به وجود اطلاعات پزشکی در اینترنت همراه با تردید است. بسیاری از پزشکان معتقدند که اینرتنت باعث راحتتر شدن توضیح و آموزش مشکلات پیچیده‌ی پزشکی برای بیماران شده است و نیز بر این باورند که استفاده از اینترنت دارای پتانسیل بالایی برای بهبود نتایج درمانی است. اما از سویی دیگر پزشکان نگران بروز دلواپسی و ترس غیرضروری بیماران از بیماری خود هستند، چراکه بسیار محتمل است که با اطلاعات نامرتبط، ناکامل و ناصحیح در اینترنت مواجه شوند و این استفاده‌ی نادرست از منابع پزشکی در اینترنت و در نتیجه درمانهای غیرضروری یا خوددرمانی بیماران منجر به افزایش هزینه های درمانی شود

با این حال و با وجود تمام این نگرانیها اغلب پزشکانی که در یک مطالعه تحقیقاتی در کانادا شرکت کرده اند، دسترسی بیمارانشان به منابع پزشکی اینترنت را فاقد مشکلات بسیار زیاد دانشته و همچنان گفته اند که بیماران پس از دریافت توضیحات کافی و شفاف، توصیه های پزشکان خود را بر منابع اینترنتی ترجیح میدهند. ارجاع صحیح بیماران به منابع بروز و قابل اعتماد در اینترنت یکی از چالشهای جدید پزشکان در مواجهه با این پدیده است. بسیاری معتقدند که پرسنل درمانی از جمله پزشکان باید در طول دوران تحصیل خود با استفاده‌ی صحیح و دقیق اینترنت و نیز دستیابی به منابع معتبر و قابل ارجاع آنلاین آشنا شوند، چرا که این موضوع مستقیماً به سلامت و آگاهی و آموزش بیماران مرتبط است. ارجاع آگاهانه و هدفمند بیماران به منابع تایید شده پزشکی در اینترنت نه تنها مانع آلوده شدن ذهن بیماران به مطالب نادرست میشود، بلکه خود میتواند گامی بزرگ در جهت آموزش عمومی سلامت و بهداشت برای اعضای جامعه تلقی شود

اگرچه بسیاری از بیماران خود در مواجهه با منابع اینترنتی محتاط بوده و نگران دسترسی به منابع قابل اتکاء هستند، متاسفانه اغلبشان برای تایید اطلاعات و اطمینان از نحوه خود درمانیشان با پزشک خود مشورت نمیکنند. بسیاری بیماران نگران این هستند که پزشک این عمل را یک نوع اهانت، به چالش کشیدن، رقابت یا زیرسوال بردن تلقی کند. در دنیای پزشکی مدرن نگرش نوین درمانی بر برقرای یک دیالوگ شفاف و دوطرفه بین پزشک و بیمار راجع به اطلاعات پزشکی در اینترنت تاکید دارد و این گفتگو به عنوان بخشی از مراحل مصاحبه و درمان بیماران توصیه میشود

آماده باشیم

چه بخواهیم و چه نخواهیم، با گسترش چشمگیر استفاده از اینترنت از این پس پزشکان بطور مکرر با بیمارانی مواجه خواهند شد که از منابع پزشکی آنلاین استفاده کرده اند. در عصر ارتباطات پزشکان نباید نقش بسیار کلیدی اینترنت در انتقال اطلاعات خوب و بد درمانی به بیماران را نادیده بگیرند و آنرا انکار کنند.

هنوز اغلب پزشکان در کشورهای مختلف معتقدند که تیم حرفه ای و متخصص درمانی باید به عنوان تنها تنظیم کننده و ارائه دهنده‌ی اطلاعات سلامت به بیماران باشد، به همین جهت این موضوع بسیار حائز اهمیت است که پزشکان از نحوه و میزان استفاده‌ی بیمارانشان از منابع اینترنتی اطلاع داشته باشند. دیگر بیماران تنها تحت تاثیر توصیه ها و آموزشهای پزشکان خود نیستند و اطلاعات پزشکی موجود در اینترنت آنها را در مواجهه با روشهای درمانی جایگزین و ثانوی، دیدگاههای فرعی راجع به مسایل پزشکی و همچنین منابع بسیار گسترده ای از دانش پزشکی قرار میدهد که در بسیاری از موارد میتواند منجر به گمراهی، سردرگمی و نگرانی بیماران شود

پرسنل خدمات درمانی در حال ورود به دنیای جدید پزشکی هستند، جایی که در آن پزشکان در قبال اطلاعاتی که بیمارانشان بدست می آورند مسوول بوده و وظیفه‌ی توضیح، آموزش و برقراری گفتگو در خصوص این موضوع را برعهده دارند. انکار و اغفال از گسترش این موضوع میتواند به بروز تعارضات بسیاری بین بیمار و پزشک کمک کند

بعلاوه پزشکان، محققین و سایر پرسنل شاغل در عرصه سلامت و تحقیق موظفند که مراقب صحت و قابل اعتماد بودن منابع پزشکی موجود در اینترنت باشند و نسبت به این موضوع حساسیت بخرج دهند. اطلاعات پزشکی آنلاین برای بیماران باید بصورت آسان، قابل دسترس و قابل فهم باشد و این مهم تنها از طریق ایجاد منابع و وبسایتهای تایید شده و قابل استفاده برای مخاطب عام امکانپذیر خواهد بود. همچنین باید در نظر داشت که صرف تاسیس وبسایت کافی نبوده و درکنار آن آموزش دقیق پزشکان و پرسنل درمانی درخصوص نحوه استفاده از منابع بروز و قابل ارجاع به بیماران نیز ضرروی است. هرچند جای تاسف است که هنوز برخی پزشکان خود قادر به استفاده ابتدایی از اینترنت نیستند و انگیزه ای هم برای فراگیری آن نشان نمیدهند

اطلاعات در اینترنت وجود دارند و روز به روز هم اضافه تر میشوند. این مدیریت صحیح یا ناصحیح پرسنل بهداشت و سلامت است که نقش اینترنت را در ای عرصه تایین میکند. هنوز این فرصت وجود دارد که بتوانیم میدان مین اطلاعات نادرست و ناکامل پزشکی در اینترنت را به یک معدن طلای ارزشمند تبدیل کنیم. معدن اطلاعاتی که بالقوه میتواند اثری شگرف در اصلاح و بهبود درمان بیماران داشته باشد. استفاده‌ی موثر از منابع پزشکی آنلاین همچنین میتواند به گسترش مدل نوین رابطه‌ی پزشک-بیمار که نیازمند مشارکت دوطرف و حق انتخاب و اختیار بیمار است کمک کرده و مدل سنتی و قدیمی رابطه‌ی پدرسالارانه‌ی پزشک-بیمار را اصلاح کند

در نهایت برای دستیابی به یک مدل درمانی مناسب و نوین، تولید و گسترش منابع معتبر و کاربر پسند توسط افراد ذیصلاح ضروری است. همچنین آموزش پزشکان در نحوه استفاده صحیح و ارائه مناسب منابع اینترنتی به بیماران بخش الزامی دیگری از این روند است که باید در راستای سیاستهای آموزشی کشور مدنظر قرار گیرد

زمان پایان دادن به یک رابطه‌ی عاشقانه

شما همه توانایی تان را بکار برده اید. حتی مشاوره را هم امتحان کرده‌اید. به مرحله ای رسیده اید که با خود فکر می‌کنید شاید باید رابطه را بهم بزنید و با اینکه هنوز مشکلاتتان برطرف نشده اما هنوز مطمئن نیستید که ترک رابطه بهترین کاری است که باید انجام دهید. ولی واقعاً چه زمان وقت پایان دادن به یک رابطه است؟
دکتر دنیس نیدر نویسنده کتاب
“Being a Man in a Woman’s World”
می‌گوید، تا زمانیکه بچه‌ای درمیان نباشد، وقتی که دیگر هیچ مزیت و مصلحت دوطرفه ای وجود نداشته باشد، دیگر زمان پایان دادن به رابطه است. او می‌گوید، «اگر آنچه که می‌خواهید یا نیاز دارید را از بودن با کسی به دست نمی‌آورید، زمانش رسیده که رابطه را ترک کنید.»با اینکه خیلی‌ها این طرز فکر را خودخواهانه می‌پندارند اما دکتر نیدر اعتقاد دارد که وقتی نیازهای یکی از طرفین برآورده نمی‌شود، آن رابطه برای هر دو طرف مخرب است. بهتر است که رابطه‌ای پیدا کنید که به دردتان بخورد و نیازهایتان را برآورده کند تا اینکه خود را در رابطه‌ای گرفتار کنید که مایه نارضایتی و ناراحتیتان است.

دکتر نیدر می‌گوید، «همه ما آدمهایی را می‌شناسیم که در روابطی ناسالم گرفتار هستند، اما هیچکدام از طرفین نمی‌توانند یا نمی‌خواهند که آن رابطه را ترک کنند. این افراد همه انرژی خود را برای ادامه دادن یک رابطه بی حاصل تلف می‌کنند. زندگی کوتاه‌تر از این است که وقتتان را اینطور تلف کنید.» به نظر دکتر نیدر، روابط آدمها باید موجب تقویت زندگی آنها شود. مشکل اینجاست که خیلی‌ها برای تقویت زندگی دیگران، دست از زندگی خود می‌کشند. باید تصمیم بگیرید که به کجا می‌روید و بعد کسانی را پیدا کنید که با شما همراه باشند. دکتر نیدر توصیه می‌کند، «قبل از شروع هر رابطه‌ای، بیشتر درمورد اینکه دنبال چه هستید فکر کنید.» با این روش احتمال اینکه روابطی سالم داشته باشید بیشتر خواهد بود.

ترک رابطه کار سختی است
افراد زیادی هستند که در طی روابط طولانی‌مدتشان، متوجه می‌شوند که دست از آرزوها و برنامه های خود در زندگی کشیده‌اند تا بتوانند خود را با آرزوها و برنامه های طرف‌مقابلشان تطبیق دهند. دشواری برهم زدن رابطه معمولاً از این ناشی می‌شود که افراد فراموش می‌کنند در زندگی باید بی‌نیاز از دیگری باشند. این ترس از فقدان و از دست دادن، یک حس عدم‌امنیتی ایجاد می‌کند که باعث می‌شود افراد روابط ناسالم و بی‌حاصل خود را ادامه دهند.

دکتر نیدر می‌گوید باید درک کنیم که ما در زندگی خود تنها هستیم حتی وقتی که با کسی در رابطه هستیم. او می‌گوید، «این اصلاً چیز بدی نیست. درواقع، این آزادی ارزش بسیار بالایی هم دارد.»

آبا باید رابطه‌تان را برهم بزنید؟
همه افراد در روابط خود پستی‌بلندی‌های زیادی را تجربه می‌کنند. این کاملاً طبیعی است و اکثر زوج‌ها می‌توانند به اتفاق هم از پس مشکلات رابطه برآیند. بااینکه کارشناسان اعتقاد دارند هیچ فرمولی برای زمان تصمیم گیری به پایان رابطه وجود ندارد اما همیشه نشانه‌ها و علائمی وجود دارد که می‌تواند کمکتان کند. اگر موارد و علائم زیر در طی یک زمان مشخص برایتان اتفاق افتاده است، احتمالاً زمانش رسیده که رابطه را ترک کنید.
در زیر به راه‌هایی برای اینکه بفهمید چه زمان باید رابطه‌تان را برهم بزنید اشاره میشود:

چند وقتی است که دیگر آنچه می‌خواهید یا نیاز دارید را از رابطه بدست نمی آورید. با خود رو راست و صادق باشید و با این موضوع مواجه شوید. اگر شاد نیستید این احتمال وجود دارد که طرف‌مقابلتان نیز همین احساس را داشته باشد.

دیگر نمی‌توانید با طرف‌مقابلتان حرف بزنید و ارتباط یا مکالمه ای طولانی و خوشایند برقرار کنید. آدمها روش‌های ارتباطی مختلفی دارند اما لازم نیست همه عمرتان را برای موفق شدن به برقراری این ارتباط حرام کنید.

دیگر نمی‌توانید با هم وقت و دونفره وقت بگذرانید. با اینکه ممکن است زندگی جنسیتان هنوز خوب باشد اما با هم حرف نمی‌زنید. ترجیح می‌دهید برای اینکه تنها نباشید همیشه به صورت گروهی وقت بگذرانید.

از طرف‌مقابلتان مدام انتقاد می‌کنید. اگر همیشه نگران یک قسمت از شخصیت یا ظاهر طرف‌مقابلتان هستید، به او نگاه نکنید، به خودتان نگاه کنید. کسانیکه عاشقند از اشکالات کوچک می‌گذرند و به تصویر بزرگتر نگاه می‌کنند.

طرف‌مقابلتان را با دیگران مقایسه می‌کنید. وقتی کسی را دوست دارید، نباید او را با فردی دیگر مقایسه کنید. اگر متوجه شدید که مدام اینکار را می‌کنید، باید رابطه‌تان را دوباره ارزیابی کنید.

سعی در تغییر دادن طرف‌مقابلتان دارید. خیلی وقت‌ها عاشق کسانی می‌شویم که به درد ما نمی‌خورند. اگر مدام سعی دارید که طرفتان را تغییر دهید، احتمالاً وقتش رسیده که رابطه را ترک کنید.

دیگر نمی‌خندید. شوخ طبعی چیزی است که همه‌ی روابط نیازمند آن هستند. اگر جوک‌های طرف‌ مقابلتان دیگر برایتان خنده‌دار نیست یا بطور کلی نمی‌توانید با هم شوخی کنید، نشانه‌ی این است که رابطه‌تان دیگر روح و انرژی ندارد.

همه دادن‌ها (یا گرفتن‌ها) با شماست. رابطه باید با مزایای دوطرف همراه باشد. رابطه یک نوع داد و ستد است. به اندازه ای که عرضه میکنید باید بدست آورید. اگر همه سودها در رابطه متوجه یکی از طرفین باشد، آن رابطه سالم نیست.

وقتی با طرف‌مقابلتان هستید، دوستانتان دیگر نمی‌خواهند کنارتان باشند. ممکن است که دوستانتان طرف شما را دوست داشته باشند اما تاثیری که روی شما دارد را دوست ندارند. وقتی رابطه‌ای درست نباشد، دوستانمان واقعیت را به ما می‌گویند و معمولاً آنها اولین کسانی هستند که می‌فهمند این رابطه دیگر به درد ما نمی‌خورد.

دیگر حس خوبی نسبت به خودتان ندارید. اولین باری که عاشق او شدید را به خاطر بیاورید. اگر می‌بینید دیگر آن حس را ندارید، باید رابطه‌تان را بازنگری کنید.

مهم نیست که برهم زدن رابطه چقدر درست باشد، برای ما فقدان هر رابطه‌‌ی مهمی واقعاً دردناک است. باید با این ناراحتی و اندوه کنار بیایید. نمی‌توانید از آن فرار کنید یا خودتان را از آن درد مخفی کنید، باید با آن روبه‌رو شوید تا آزاد و رها باشید.

آیا حیوانات میتوانند رفتارهای کاملاً جدید را از هم یاد بگیرند

آیا حیوانات میتوانند رفتارهای کاملاً جدید را از یکدیگر یاد بگیرند و به نسلهای بعد از خود هم آموزش دهند؟ رفتارهایی که صرفاً آموختنی است و ربطی به ژنتیک و غریزه ندارد. آیا رفتارهایی اکتسابی مانند خواندن و نوشتن در انسانها نیز در حیوانات قابل انتقال به نسلهای بعدی هست؟

در این زمینه یک داستان بسیار معروف راجع به میمونهای ماکاک در جزیره کوشیمای ژاپن وجود دارد.
در سال ۱۹۵۲ گروهی از دانشمندان در حال مطالعه میمونهای ماکاک بودند. این میمونها در داخل جنگل زندگی میکردند و دانشمندان میخواستند آنها را در فضای باز مورد مطالعه و ارزیابی قرار دهند، به همین دلیل مقداری سیب زمینی شیرین روی شنهای ساحل جزیره ریختند تا میمونها به هوای سیب زمینی ها از داخل جنگل خارج شده و به محیط باز بیایند.
میمونها آمدند و شروع بخوردن کردند اما شن و ماسه‌ی چسبیده به سیب زمینیها آنها را اذیت و ناراحت میکرد. هر چه سعی میکردند با دست خود شنها را تمیز کنند اثر چندانی نداشت و هنوز شنهای زیادی وارد دهانشان میشد. تا اینکه یک میمون ماده که دانشمندان نامش را «ایمو» گذاشته بودند روش جدیدی ابداع کرد. وی سیب زمینی خود را به سمت دریا برد و آن را در آب شست و سپس خورد.
پس از چند روز، دوستان نزدیک و خانواده‌ی «ایمو» این کار را از او یاد گرفتند و همین روش را تکرار کردند. سرانجام پس از چند ماه اکثر میمونهای جنگل همین روش را تکرار کردند البته به جز میمونهای پیر که دیگر قدرت یادگیری و انطباقشان با محیط کاسته شده بود.
امروزه بیش از ۶۰ سال از آن اتفاق میگذرد اما هنوز نسلهای جدید میمونهای ماکاک در ژاپن غذای آغشته به شن و ماسه‌ی خود را حتی اگر سیب زمینی هم نباشد درون آب میشورند و میخورند

البته اینگونه تغییرات رفتاری در حیوانات که بدون تغییری موقت یا دایمی در ژنتیک والدین به نسل بعدی منتقل (آموزش؟) شود نادر است و اغلب در رفتارهای جزیی اتفاق می افتد. غالباً اصول و رفتارهای اصلی و اساسی (غرایز) در جمعیت حیوانات تغییر نمیکند مگر آنکه تغییری در ساختار دی.ان.آ و ژن حیوانات صورت گیرد یا تغییری بسیار شدید در وضعیت زیست محیطی جاندار بوجود آید