ذهن بیغش

دل بر فسانه های فردوس و دوزخ نسپرده ام.
گوش بر تمام آیه های افیونی بربسته ام.
دروازه های ذهن بیغش خویش را،
بر هجمهء واژه های مسموم آسمانی نگشوده ام.
با وعده های اغواگر پردیس،
یا با هراس وعیدهای دوزخ،
من سرسپردهء ایمان واهی نمیشوم.
بگذار تا باقی این پیچهای عمر پوچ را
سرخوش ز جاوید جهل مرکب خویش، گذر کنم.
هرچند که غیر از این اگر بودم،
زندگی چه آسان و سهل تر میشد.

شبنویس

نظر شما در مورد این نوشته چیست؟

در پایین مشخصات خود را پر کنید یا برای ورود روی یکی از نمادها کلیک کنید:

نماد WordPress.com

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری WordPress.com خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

عکس فیسبوک

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Facebook خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

درحال اتصال به %s