گروهی از آدمها هستند که از همان دقایق اول رسیدن اخبار پاریس شروع کردند به تعیین تکلیف برای دیگران.
این جماعت اغلب مستبد، خودخواه و از دید من منفور، خصلت مشترکشان تمسخر است. تمسخر دیگرانی که شاید شبیه آنها فکر نمیکنند، یا شاید شبیه آنها عمل نمیکنند.
این آدمها را میتوان در طبقه بندی گسترده تری قرار داد که طرز فکر و منطقشان شبیه هم است و همگی رفتاری مشترک دارند و آن «سوء استفاده از موقعیت» است.
مثل آنروزهای جنبش سبز که غمگین زندانی شدن فعالین سیاسی و مدنی کشور بودیم و گروهی میگفتند چرا برای اعدامهای دههء شصت اینکارها را نکردید.
مثل نتانیاهو که همان ساعات اولیه ترور به فرانسه پیام میدهد که حواست باشد که اگر فلسطین را برسمیت بشناسی بدتر از اینها برایت اتفاق می افتد.
یا آن دوست غرب ستیزی که بسرعت سیل استاتوسها و مطالبش راجع به سیاستهای سرمایه داری و سلاح فروشی غرب با کمی لبخند رضایت از آنچه اتفاق افتاده جاری میشود.
یا آن همکلاسی یهودی ام در کانادا که در استاتوس فیسبوکش نوشته بزودی کانادا هم همینطور به همین سرنوشت دچار میشود اگر سیاستهای ضد تروریسم (تو بخوان خاورمیانه ای یا مسلمان) را دولت جدید کاهش دهد.
و آن دوستی که این وسط برای تخلیهء عقده ها و عقاید ضداسلام و ضدعربش مسولیت این حمله را انداخته گردن پناهندگان سوری و خواهان اخراج آنها از اروپاست.
یا آن آزرده خاطر همیشه مغموم و نغ نغویی که انتظار دارد هر روز دنیا (و بخصوص ایرانیان) به همهء حوادث مشابه واکنش یکسان نشان دهند و تنها کار مفیدش شیر کردن فله ای اخبار غم و مصیبت است برای سه چهار نفر خوانندهء دایمی اش.
اینها به اعتقاد من فقط میخواهند عقاید شخصی خودشان را از هر مجرایی، ولو کشته شدن آدمها، به اثبات برسانند، آن هم با شعر وشعارهایی در مدح کرامت و ارزش جان انسانیت…
گاهی دلم میخواهد یقه ای بگیرم و بگویم: خواهش میکنم چند روز یا چند ساعت ساکت باش، چند روز یا چند ساعت نظرات خودت را برای خودت نگه دار و بگذار دنیا در جهل باقی بماند. این رسالت روشنگری ات، این فضیلت آگاهی رسانی ات را کمی نگه دار.
لطفا و اگر حتی فقط برای چند ساعت…
پینوشت: نقد به هر رفتار و پدیده ای جمعی، رسانه ای و دولتی عملی بسیار ضروری است. اما این نقد اگر با روشی سازنده، در زمانی مناسب، از مجاری مرتبط و توسط افراد شایسته انجام نشود، نه تنها اثری سازنده ندارد بلکه فقط و فقط به کینه توزی و خشم و ناراحتی ختم میشود. جایی میخواندم، هدف تروریسم به جان انداختن آدمهای خوب علیه هم است. چیزی که سالهاست بین جامعهء ایرانی بشدت رایج و مشهود است. آنهم از طریق بیانیه نویسیهای فیسبوکی و متلک و کنایه علیه دوستان خود! چقدر کثیف است این کار که بنشینی و با تمسخر بگویی امان از جو زدگی.
یادت باشد، یادم باشد به من ربطی ندارد که تو کی و کجا و تا چه حد از کشته شدنها متاثر شدی. یادت باشد، یادم باشد به تو ربطی ندارد که من در قبال چه اتفاقی چه واکنشی داشته ام.
تو و من مسول رفتار و طرز فکر و احساس خودمان هستم. پس بگذار حریم و حرمت عقاید شخصیمان حفظ شود.