ایران خانم

ایران خانم همسایه ی ته کوچه ی ما بود که شوهرش یه آدم بیمار و معتادی بود و نمیتونست خرج و مخارج زندگیشون رو تامین کنه. از یکی از فامیلهای دورشون که جوان کم عقل و بدنامی بود خواستن بیاد باهاشون زندگی کنه که تو مراقبت از بیمار و مخارج خونه کمکشون کنه. اون ابله هم چند روز بعدش اومد وسط کوچه داد و بیداد و شاخ و شونه کشیدن واسه همسایه ها و بعد از چند وقت کلی از پس انداز خانواده رو بالا کشید و خرج عیاشی با رفقاش کرد.
یه همسایه هم سر کوچه داشتیم که گنده لات محل بود و همه جا قلدری میکرد و با کلی نوچه که دور و برش بودن میرفتن توی دعواهای محله ای و میریختن سر مردم و باجگیری میکردند. از قبل هم با ایران خانم و شوهرش مشکل داشت و کلی هم اذیتشون کرده بود ولی از وقتی این لات محل سر و صدای این فامیل ایران خانم رو تو کوچه شنیده بود کلا قاطی کرد و پیغام داد که تیکه بزرگش گوششه.
به اهالی محل هم گفت اگر کسی با این همسایه ی ته کوچه معاشرت کنه هرچی دید از چشم خودشه. به قصابی و بقالی و چقالی محل هم پیغام داد با خانواده ی ایران خانم معامله نکنن و حتی گفته بود بچه های محل هم حق ندارن با بچه های ایران خانم بازی کنن.
خانواده ء بیچارهء ایران خانم که از اول بدبخت بودن، با این اوضاع بدبخت تر از قبل هم شدن.
بالاخره ایران خانم بعد از ۴ سال از فامیلشون خواست که از اون محل بره ولی مگه طرف دیگه ول کن بود؟ تازه جا خوش کرده بود. شر شده بود. کلی آبروریزی کرد. کلی مصیبت و شر و بدبختی به بار آورد.
خلاصه هشت سال اوضاع همین بود و هر روز صدای گریه زاری و آه و ناله و جنگ و دعوا از خونهء ایران خانم بلند بود. بعد از هشت سال بالاخره به هر بدبختی ای که بود و با کلی دعوا مرافعه عذر این مهمان ناخوانده که میخواست صاحبخونه بشه را خواستن، ولی حالا دیگه این لات سر کوچه بود که کوتاه نمیومد.
آخر سر هم بعد از کلی میانجیگری و پیغام پسغام قرار شد که یه ذره کوتاه بیاد و بذاره بچه های ایران خانم عصرا بیان تو کوچه بازی کنن و همسایه ها هم اجازه داشتن جواب سلام این خانواده رو بدن.
خبر این توافق که رسید بچه های ایران خانم از خوشحالی کلی ذوق کردن و ریختن تو خیابون و شروع کردن به رقصیدن.
لات محله هم وایساده بود سرکوچه سیگار میکشید و نگاه میکرد به شادی بچه ها و یه لبخند زشتی هم روی لبش بود و لابد توی دلش هم میگفت این بدبخت بیچاره های الکی خوش چه ذوقی کردن!

‫#‏توافق‬

یک دیدگاه برای ”ایران خانم

    • همه میتونن خوشحال بشن از این توافق. ولی شادی توی خیابونا تو این مقطع کار چیپ و بی معنیه. برن شادی کنن. من نگفتم شادی نکنن. فقط بدونن وصف حالشون چطوریه. بدبخت بیچاره های الکی خوش

      لایک

نظر شما در مورد این نوشته چیست؟

در پایین مشخصات خود را پر کنید یا برای ورود روی یکی از نمادها کلیک کنید:

نماد WordPress.com

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری WordPress.com خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

عکس فیسبوک

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Facebook خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

درحال اتصال به %s