
واکنش عجیب و متفاوت خارجی ها به ماجرای آزاده نامداری

خیلی از ما با آهنگ تیتراژ مدرسهی موشها خاطره داریم و با آن بزرگ شده ایم اما شاید ندانید که شاعر این ترانه یک روحانی به اسم ابوالقاسم حسینی ژرفا است.
وی بعد از حدود سی سال طی یک مصاحبه با ایسنا از چگونگی نوشتن این شعر گفت.
در زمان ساخت مدرسه موشها، حسینی ژرفا یک جوان ۲۰ ساله بوده که در رادیو و تلویزیون فعالیت میکرد اما طبق گفتهی خودش بدلیل شخصیت درونگرا و انزواطلبش سرانجام از صدا و سیما جدا شده و به قم میرود تا در آنجا در گوشهی عزلت به تحصیل و تدریس مشغول باشد.
در این مصاحبه وی میگوید: « خانم اسدی تهیهکننده «مدرسه موشها» با نگرانی آمدند و فرمودند شعری که برای تیتراژ گفته شده، رد شده است. زمان بسیار محدودی حدود نیم ساعت به وقت استودیو مانده بود. ایشان با ناراحتی گفتند من برای ضبط وقت گرفتهام. اگر شعر نرسد، برنامه به هم میخورد. دو – سه روز هم بیشتر تا عید نمانده بود.
عرض کردم اگر اجازه بدهید، خودم شعر را میگویم. خانم اسدی خیلی خوشحال شدند. چون من از نیروهای اصلی گروه بودم، خیالشان راحت بود که دیگر مسأله تصویب شعر مشکلی ندارد. حساسیتهای اول انقلاب خیلی زیاد بود. آن موقع گاهی یک تصویر یا کلمه که الآن در فرهنگ جامعه کاملا عادی شده، حساسیتبرانگیز بود.
من به اتاق مجاور رفتم. حدود ۱۰ تا ۱۵ دقیقه طول کشید و این شعر را در هفت – هشت بیت سرودم که همین شعر «ک مثل کپل / صحرا شده پر ز گل…» بود.»
متن اجراشده شعر «مدرسه موشها»:
«ک مثل کپل،
صحرا شده پر ز گل.
گ مثل گردو،
بنگر به هر سو.
ب مثل بهار، هپچه، هپچه.
فکر کن بسیار.
پ مثل پسته،
نباش خسته.
ایییشش!
م مثل موش، قیو، قیو، موش.
برخیز و بکوش
برخیز و بکوش
خ مثل خونه،
نگیر بهونه.
آ مثل آواز،
قصه شد آغاز»
متن کامل مصاحبهی وی را از ایسنا بخوانید