یک مثال از تفاوتهای ایران با کشورهای پیشرفته

فقط یک مثال میزنم بعنوان یکی از هزاران تفاوت نگرش جامعه و نحوهء مدیریت در ایران و کشورهای پیشرفته مثل کانادا.
در دانشگاه (و هر سازمان و شرکت دیگه ای مثلا شرکت پیمانکاری) وقتی یک نفر در هر مقامی استخدام میشه، از نگهبان و پذیرش و نظافتچی بگیر تا استاد و مسوول/دستیار کتابخانه و مدیر، همگی باید یک سری آزمونها و کارگاههای آموزشی خاص و مشترک را بگذرونند.
مثلا باید در مورد قوانین مربوط به تبعیض و توهین نژادی یا جنسیتی، یا قوانین و نکات ایمنی چه مربوط به خود فرد و چه مربوط به دیگران، یا قوانین مربوط به نحوهء برخورد و ارائهء خدمات به افراد ناتوان (معلول) جزوات مربوطه را بخونند و آزمون نهایی را بگذرونند.

چند دقیقه به این موضوع و این تفاوتها فکر میکردم. یاد خیلی چیزها افتادم.
مثلا یاد آتش سوزیهای مکرر چند ماه پیش در ایران افتادم. انبار یک فروشگاه خصوصی حاوی محصولات رنو دو خیابان آنطرفتر از خانه مان در اصفهان در آتش سوخت و بیشتر از ۲ میلیارد تومن جنس خاکستر شد. علت هم جرقه های جوشکاری ساختمانِ در حال ساخت و ساز کناری بوده که احتمالا طبق روال یک کارگر را گذاشتند سرکار و گفتند جوشکاری کن. بدون احتمالا یک ساعت کلاس آموزشی رعایت نکات ایمنی.

حتی نمیدونم چرا بطور خیلی بی ربط (شاید هم با ربط) یاد شعارها و فحش مادر دادنهای تماشاچیان فوتبال بازی ایران و قطر به عربها افتادم.

متاسفانه فقط میتونم بگم خوشحالم که از اون فضای … خارج شدم و ناراحتم برای افرادی که در اون فضا متفاوت فکر میکنند ولی مجبورن در اون هوای مسموم نفس بکشند. خوشحالم که رفتم از فضای جامعه ای که در اون بدیهی ترین و اولیه ترین نکات انسانی نه تنها رعایت نمیشه حتی تلاشی هم برای تغییر و اصلاحش اتفاق نمی افته.

یک دیدگاه برای ”یک مثال از تفاوتهای ایران با کشورهای پیشرفته

  1. فحش به عربهای سعودی و از جنس سعودی در هر شرایطی و به هر بهانه ای بهترین کاریست که یه ایرانی میتونه انجام بده، شما هم لطفا فیگور با شخصیتی و با فرهنگی بخودت نگیر و بیخودی کار به این قشنگی رو زیر سوال نبر.

    لایک

  2. سلام. راستش این مملکتی که من هستم اصلاً اینگونه که شما تصویر کردید نیست. من به چشم خودم نژادپرستی دیدم، زدوبند در ارگان‌های دولتی دیدم و حتی پول‌شویی و این حرفا. اما فکر می‌کنم هر کسی ایرادات قوم و نژاد خودش رو بیشتر می‌بینه. به هر حال به نظر من توی این چیزها کلی گرایی نمی‌شه کرد.خیلی از موارد به فرهنگ فردی و دانش شخص بستگی داره. گاهی آدمها با تحقیر کردن دیگرون نسبت به خودشون احساس بهتری دارن. مثلا همین ناسزا گفتن به بازیکنان تیم قطر یا عربستان شاید ریشه در عدم آگاهی و یک نفرت و کینه‌ی به ارث برده از نیاکان ما داشته باشه. و متاسفانه از اونجایی که خیلی‌ها عادت ندارن سوال کنند و فقط دنباله رو هستند کسی نپرسیده که آقا ما چرا الان داریم ناسزا می‌گیم به بازیکنان!

    لایک

بیان دیدگاه