نکته ای کوتاه راجع به سخنرانی دکتر اباذری

من با دشنام دادن و حتی توهین کردن هیچ مشکلی ندارم و اساساً آنرا بخشی از آزادی بیان و حق سخنران در انتخاب لحن و کلام میدانم. با این مقدمه،‌ به نظر من دو قشر از جامعه از سخنرانی دکتر اباذری برآشفتند. (سخنرانی وی را از اینجا بشنوید)elmedini1
۱- قشری که خود را روشنفکر میداند و اما سلیقه‌ی موسیقی اش «پاشایی» است. خشمشان هم قابل درک است و بحثی نیست.
۲- قشری که بشدت در حباب اخلاقیات گیر کرده است،‌ حتی اگر عضو یکی از بی اخلاقترین جوامع باشد.
قشر دوم دقیقاً همان رویکرد همیشگی حاکمیت در خاموش کردن صدای مخالف را دارد. یعنی با حربه ای بنام «توهین» و بهانه هایی مانند «مقدسات»، «نظام»، «ولایت»،‌ و «اشخاص».
منتهی اینبار کسانی که مایل نیستند محتوای حرفهای رُک و تند و بی پرده‌ی اباذری را بشنوند،‌ «مردم»‌ را در جایگاه مقدسات قرار میدهند و توهین به مردم را از کل حرفهای مورد اشاره‌ی وی،‌ برجسته میکنند.
اصولاً مگر جامعه ای که میزان سرانه‌ی مطالعه اش تنها دو دقیقه در شبانه روز است میتواند جامعه‌ ای فرهیخته باشد که وقتی یک نفر بی پروا آن را «ابله» نامیده و سلیقه اش را «مبتذل» خوانده است اینقدر تعجب کنیم و برآشفته شویم؟ 

هرچند به محتوای حرفهای اباذری هم نقد وارد است از جمله ایده آل گرایی غیرعملی وی برای بایدها و نبایدها در جامعه و اینکه در تحلیل خود جامعه را بشدت به یک دو قطبی «احمق» و «روشنفکر» تقسیم میکند. از دیشب نقدهای مفید دیگری هم به حرفهای اباذری خواندم و امیدوارم نقدهای بیشتری هم نوشته شود اما خواهشاً به هر چه که نقد میکنید پای اخلاقیات و لحن گفتار و توهین و دشنام را وسط نکشید.

یک دیدگاه برای ”نکته ای کوتاه راجع به سخنرانی دکتر اباذری

  1. سلام
    واقعا این ادم به رسالتش عمل کرد. وضیفه یک جامعه شناس همینه. باید نقد کنه و صد البته نقدش درست بود . تمام ادمهای سر شناسی که در مراسم این ادم شرکت کردند . فقط و فقط برای نشون دادن خودشون و بالا بردن محبوبیتشون بود . تمامش تضاهر محض بود . همه مثل اینکه اومدن تفریح دورین به دست و سط جمعیت سلفی میگرفتند. این واقعیته . مردم به شدت متظاهر و ریا کار شندند. چیزی به نام جامعه در ایران و جود خارجی نداره. یک جنگل به تمام منعی هست. دقیقا به همون ابتزالی که ایشون گفت . تو همین تهران هر روز فوج فوج کودکان کار دارند تو خیابونا برای یک لقمه نون جان میکنند. اون وقط فقط و فقط این هنرمندان و ورزشکاران درد اشنا رو میتونی تو کارای خیری که دوربین داره پیدا کنی. پاشایی یک بهانه بود تا فقط و فقط اوج ریاکاری و فرصت طلبی و بی اخلاقی که این مردم دچارش شدند نمایان بشه. دروغ و خیانت و دزی و ریا و هزار کوفت زهرمار دیگه از سرو کول این مملکت رفته بالا اونوقت تو یک نفر و پیدا نمیکنی که کوچکترین اهمیتی به این همه فاجعه اجتماعی بده . اما تا یه جای برای خود نمایی پیدا بشه امت همه صف میبندند برای پاسداشت انسانیت.
    حالا یکی پیدا شده داره میگه مردم جمع کنید خودتونو باید دست مریزاد گفت. رحمت به اون شیزی که مادرش بهش داده.
    وسلام

    لایک

  2. در این شکی نیست که این آقای به اصطلاح استاد جامعه شناس کودکیه بسیار بسیار بدی رو تجربه کرده ..خشم طلبکاری از دیگزان لحن توهین و ناسزا هیچ جایی در اندبشه ی یک دکتر فرهیخته و با دانش نداره .آدم هر مدرک و دانشی که که داشته باشه در وقت شنا به کارش نمی یاد آن چیزی که باید بلد باشه شنا کردنه …وقتی استادی اینقدر سطحی و جانبدارانه ویکطرفه به جامعه نگاه میکنه چه انتظاری از عوام باید داشت …..جهالتی که اصلاح نشود تکرار می شود

    لایک

    • شما هم که دقیقاً همونکاری را کردید که من در این نوشته خواهش کردم نکنید. اینکه پای اخلاقیات و لحن و توهین را در نقد اندیشه های ایشون وسط نکشید. بد نیست بجای نقد گوینده،‌ راجع به محتوای صحبتهاش و نکاتی که اشاره کرد حرف بزنیم

      لایک

    • «…لحن توهین و ناسزا هیچ جایی در اندبشه ی یک دکتر فرهیخته و با دانش نداره…»
      دوست عزیز، گمان میکنم شما کوچکترین مطالعه ای درباره زندگی (یطور کلی بیوگرافی) فیلسوفان و دانشمندان بزرگ و جریان ساز نداشته اید. چه هم اینها که نام بردید اتفاقا از ویژگیهای برجسته بسیاری از آنان است. لحن آقای اباذری، لحن یک روشنفکر به سطوح آمده از ابتذال غالب بر جامعه است.

      لایک

    • به شاهین شکیبا( اسم اصلی: اصغراقای خودمون)
      شما اصل حرفهای اباذری نگرفتی جای تعجبی هم نداره چون اباذری داره امثال خود شما رو میگه . لحن توهین امیزش ماله اینه که شاکیه از شما ها(لحن که مهم نیست مفهوم مهمه مثلا اگه خیلی محترمانه میگفت اصل قضیه فرقی میکرد.کجای حرفاش سطحی و جانبدارانه بود ؟ اصلا فهمیدی وقتی از مردم سیستان صحبت میکنه چه دردی رو بازگو میکنه …..همه رو ول کردی گیر دادی به لحن طرف؟ [چه انتظاری از عوام باید داشت …..] شما خودت یک عوام تمام عیاری

      لایک

      • جناب فرهاد خان ( اسم اصلی: جعفرفرنگی خودمون)
        حرف شما درسته ..شما جز نخبگان و روشنفکر ما جز عوام این طوری لااقل خودت رو خلاص کردی فحش های دکتر عزیزت نثار شما نبوده .اما دوست گرامی اگه زحمت می کشیدی یک بار کامنت منو می خوندی متوجه می شدی منم گفتم در این که جامعه ما داره از اخلاقیات و ارزش های واقعی دور می شه شکی نیست اما نقد من به توهین و ناسزا گفتن دکتر خطاب به همه مردم ایران بود.شما می فرمایید تمام روشنفکرهای جریان ساز با توهین باعث تغییر جامعه شان شدن و این دکتر هم دنباله روی آنان است حرفی نیست .اما دوست فرهیخه باید بدانی برای تغییر جامعه باید هرکسی از خودش شروع کنه جامعه ای که عوامش بعد از درس ومطالعه بخوان به سطح اگاهی و نگاه و شعور و ادبیات شما برسن از همین الان معلومه به کجا خواهد رسید .

        لایک

      • به قول دکتر شریعتی اگر کسی را می خواهی تخریب کنی لازم نیست از با او بجنگی همین که از او بد دفاع کنی کافیه

        لایک

    • فک نمی کنم جامعه ی ما بری از ناسزا گفتن باشه. کا نباید این رو انکار کنیم.
      چه اینکه شخصی مث سعدی هم در کنار تمام آثار ادبی اش، مجموعه ای داره به نام «هزلیات» که رکیک ترین حرف ها رو میتونین توی این مجموعه بخونین.

      لایک

  3. ممنون جناب شب نویس…راستش در این که جامعه ما به دور از اخلاقیات شده شکی درش نیست اینکه مردم ما در گیر ارزش هایی شده اند که ارزش نیست شکی نیست اما جای سوال است چطور یک جامعه شناس جامعه ایران را خلاصه کرده در چند درصد تحصیل کرده در حالی که ۹۰ درصد مردم ما را عوام تشکیل می دهند عوامی که راه خودشان باور خودشان اعتقاد خودشان را هرگز از یک استاد و جامعه شناس نمی گیرند اونوقت انتظار داشته باشیم چون مردم بتهون و موزارت گوش نمی دهند پس سزاوار توهین و لایق ناسزا ن جای تعجب داره از یک دکتر واستاد دانشگاه بازم میگن این همه خشمی که در کلام ایشون هست ریشه در جای دیگری غیراز تنفراز موسیقی پاشایی و مردم و دولت روحانی داره..هیچ جامعه ای با ناسزا اصلاح نشده که ایران بخواهد بشود

    لایک

  4. dar pasokh be shahine hakiba
    ayene gar chehreye to benmood rast
    khod shekan ayene shekastan khatast
    comment khode shoma ke joz tohin be aghaye abazari
    chizi dar an nist khod goavahi midahad
    bar dorost boodane sokhane ishan
    rastash ra bekhahid ishan 1 az hezar ra goft
    dard bish az inhast
    arman

    لایک

    • آرمان جان وقتی دکتر میلیون ها ایرانی داخل وخارج را ابله می نامند و توهین می کند بدون آنکه حتی با یک نفرشان صحبت کرده باشه و دلیل علاقه و حضورشان در مراسم پاشایی رو پرسیده باشه خیلی فرق داره با منی که ناسزا و توهین های ایشان را نقد کنم .اون برداشت خیالی خودشو از جامعه داشته اما من بر اساس گفته هایشان نقد کردم در ضمن بازم میگم هیچ حرفی در رو به زوال رفتن جامعه ایرانی نیست صحبت هایشان را در مورد انحطاط قبول دارم اما روش بیان و مقایسه هایشان را دور از واقعیت و انصاف می بینم

      لایک

  5. بابا این یارو از اول با لج و غیظ و عصبانیت حرف میزد ظاهرا روانی به نظر نمیاد ولی با توجه به شواهد فک کنم عملش دیر شده بود بایدیه تست اعتیاد ازش بگیرن بعد بزارن ترم دیگه درس بده . یه جامعه شناس باید ره تو دل جامعه درکش رو از مردم ببره بالا نه ایکه به پیر و جوون دانشجو و استاد و بی سواد بگه احمق و به زمین و زمان انگ بزنه مثل فاشیست ها آخرش خم بگه وا اسفا داریم میریم به سمت فاشیسم و حکومت و دولت رو متهم کنه .خیلی از جوون ها به خاطر همدردی با هم دیگه اومدن دسته ای به خاطر نگرانی از سرطان بعضی صدای پاشایی رو دوس داشتن ،بعضی دنبال فرصت بودن تا گروهی عزاداری کنن شاید هم آرزو هاشونو تشییع کنن چطور این به اصطلاح استاد مطلب به این سادگیو نمیفهمه؟ ملت یه ماه رمضون تو برنامه ماه عسل صدای این بابا رو گوش دادن هیچ کس هم استفراغ نکرد این میگه بچه کوچیک حالش به هم میخوره زرمیزنه بزرگترین مشکل اینه که امثال این یابوی بی ادب و نا کارآمد شدن بزرگان این ملت . بچه خا بتهوون گوش میدن؟ کدوم بچه با این خمخ سرگرمی سال 2014 میره کلاسیک گوش میده تعطیل؟ اگه بچه تو یا فک و فامیلت موزارت گوش میدن مث خودت مشکل دارن. حواستین سانسو کنین ولی نمایش بدین لطفا.

    لایک

      • عزیز جان چرا درک نمیکنی آخه؟ توهین یعنی من یه نسبتی به شما بدم که سزاوارش نباشی مثل کاری که به اصطلاح استاد کرد با اون جمع و ملت و دولت . ولی وقتی به یه نفر نسبتی بدی که واقعا هست دیگه وهن و ناسزا حساب نمیشه یکبار دیگه صداش روگوش کن لطفا ،غیظ کلام و توهین های با حرصش رو گوش کن این غیر عادیه تو فضای فرهنگی . این طور نیست؟ پس این آقا یا مشکل عصبی داشته یا مشکل جسمی که من شکم رو اعتیاده چون سالها رو این افراد کار کردم.
        در مورد بعد هم وقتی شما به الاغ بگی الاغ بهش توهین کردی؟ جامعه شناسی که به اندازه یه فرد عادی جامعش رو نمیشناسه ، به خودش زحمت نداده از چند نفر بپرسه تو چرا رفتی مراسم اون مرحوم بعد هی داد میزنه به همه میگه احمق و بعد هم میگه کودکان این جامعه «که شناختن این جامعه سی سال درس تخصصی اش بوده «با شنیدن صدای پاشایی بالا میارن یا میگه بچه های این دوره زمونه موزارت گوش میدن ، یا میگه تو واسه اینکه از موسیقی درست خوشت بیاد باید بری کلاس آکادمیک موسیقی به نظر شما فهمش در مورد این رشته با یابو تفاوت داره؟ اگه بهش بگی یابوآیا توهین به یابو کردی ی به ایشون .چون لااقل یابو ادعایی در زمینه جامعه شناسی نداره و سالی ذهن 50-60 تا دانشجو رو با این قبیل حرفا خراب نمیکنه .

        لایک

    • arashپاسخ
      یابوی بی ادب [برگرفته از کامنت بالا که هم میگه طرف بی ادبه هم بهش میگه یابو]
      جواد جون نگا به دورو ورخودت نکن اینجا جای تو نیست برو تو صفحه امثال خودت کامنت بزار بیخودی میایی آبروی مخالف های اباذری رو هم میبری تو یابو به دنیا آمدی حداکثر قاطر از دنیا میری

      لایک

  6. جناب شب زده نقد من به نوشته شماست آنجایی که فرمودید من با توهین و ناسزا کاری ندارم که آن را جز آزادی بیان می دانم ..به نظرم آزادی بیان هیچ ربطی به آزادی در ناسزا گفتن و توهین و تهمت و انگ ناروا به دیگران نداره ..آزادی یعنی در یک چارچوب عقلانی کار عقلانی کردن وگرنه سنگ روی سنگ بند نمی شود .نقد با توهین هیچ نسبتی نداره

    لایک

  7. آزادی در تعریف (حق) انتخاب و به فعل در آوردن آن تا جایست که (حق) انتخاب و به فعل در آوردن دیگران را محدود و مشروط نکند.به عبارتی ساده ، آزادی رعایت حق دیگران است. چه اینکه اگر فقط قسمت اول تعریف را مد نظر قرار دهیم میشود تعریف استبداد فردی.توهین ، ناسزا ، افترا و … در واقع نقض مشخص آزادی است.اگر ما دارای نقد و نظری مستدل هستیم چه نیازی به فحاشی و ناسزا داریم؟ گاندی این معلم بزرگ بشری معتقد بود که فحاشی و ناسزا گفتن ناشی از ضعیف بودن انسان در استدلال و منطق است و دانش روانشانی کاملا» این گفته را تایید می کند.به همین خاطر است که آزادی مسئولیت زاست.مسئولیت در برابر رفتار ، گفتار و کردار و … است. این استاد داانشگاه باقی مانده نسل سوم روشنفکری ایران است.نسل سوم روشنفکری ایران (بررسی روشنفکری ایران در این کامنت نمی گنجد) ویژگی هایی داشت.اولین ویژگی آنها عدم فهم تعاریف علمی بود ، آل احمد روح یادگیرندگی اجتماعی را غرب زدگی میدانست.جوامع و سازمانهای یاد گیرنده از مباحث مقدماتی علوم انسانی است و آل احمد از فهم آن به کلی عاجز و ناتوان بود.دومین ویژگی ایشان مطلق انگاری در جهانی است که نسبیت به ارکان آن بدل شده است.مطلق انگاری منتهی به خود رایی و جمود فکری میشود.ابتذال یا عدم ابتذال امری نسبی است و جالب اینکه معیار آن خود جامعه است.تاریخ هیپی های آمریکا را بخوانید تا متوجه شوید منظور از معیار اجتماعی که از پایه های دموکراسی و حاکمیت مردم است ، به چه مفهوم است.سومین ویژگی این نسل تاریک اندیشی و تاریک بینی است.تمام نوشته ها و گفته های ایشان پر از مرگ ، خشونت ، پلشتی و تاریکی و … است.من یادم نمی رود که در دهه 60 خلخالی و گیلانی میکشتند و شب دکتر سروش در صدا و سیما می آمد و آن را با آیات و روایات و فلسفه ! توجیه میکرد : جنایت مقدس !.و نهایتا» اینکه نسل سوم روشنفکری ایران از قانون اساسی مترقی مشروطه ، قانون اساسی مطلقه بر آوردند.چیزی که تمام قد مثل خودشان بود. ریز و درشت شان ، هم در شورای انقلاب بودند و هم در مجلس موسس اول.و جامعه ای رو به رشد و شاداب و سر زنده را به تباهی کشیدند و امروز هم دست بدار نیستند.شگفت اینکه ملایی درس نخوانده و دانشگاه نرفته و شهر ندیده مثل مرحوم طالقانی از ایشان هزار بار فهیم تر ، روشن ضمیر تر ، با سوادتر و دموکرات تر بود.هزار بار هزار بار

    لایک

  8. احمق، احمقه دیگه. ابله هم ابله . اباذری هم بدرستی اسمشونو گفت. انتظارتون چیه؟ ملتی که 17 میلیون میرن رای میدن به احمدی نژاد پس یعنی فرزانه !!!! و ایشون به ناحق بهشون گفت ابله؟؟؟ ملتی که سرانه مطالعه اش 2 دقیقه بیشتر نیست ابله نیست پس چیه؟؟
    داد اباذری ها ار اونجا در اومده که ابتذال و دون پایگی شده خصلت اصلی ما جامعه ایرانی. دقیقا مثل کالاهی تقلبی و بی کیفیت چینی که به ظاهر خوبن و در حقیقت بدرد نخور و بنجول. داد ایشون از اونجاست که در قلب و مهد فرهنگ و تفکر و تعقل پروری یک مملکت ، یعنی دانشگاه تهران، برای یک خواننده در پیتی و یکی از 100 ها زار هایی که تو تهران وایران ریخته، یادواره و یا نمیدونم چی چی برگزار شده و آقایان دکتر کی کیک و یک مشت بچه جو گیر هم اونجا نشستن و چرندیات تلاوت میکنن (مثل اینکه تو سوغبون فرانسه یادواره جاستین بیپر برگزار بشه!!!!!). خوب این هم داد داره و هم حرص داره و هم غصه و غم، اگر ذره ای برای مردم و جامعه و فرهنگ مردم و مملکت ایران دلت بسوزه. وگرنه مثل یک مشت بی رگ و منفعت طلبی که براشون هیچ کدوم از موارد بالا اهیمت نداره ، یه بادی به غبعب مینداخت و عصبی هم نمیشد. من هم ببینم بچه همسایه معتاد داره میشه حرصم نمیگره و عصبی هم نمیشم….
    اگر ابله نیستن چی هستن پس؟؟؟ مردمی که 3-4 روز بیکار و بیعار گوشه خیابان ها ولو بودن که مرتضی پاشای مرده!!!!!! کی؟؟؟؟؟؟
    خدای نکرده شجریان؟؟ حسین علیزاده؟؟؟ شهرام ناطری؟؟؟؟ رحیم دولت آبادی؟؟؟؟ نچف دریا بندری؟؟؟؟ یکی از کسانی که اگر رفت دیگه باید سالها ایستاد تا یکی جاش بیاد؟؟؟ دو سه نسل طول میکشه تا شاید یکی پیدا بشه و بتونه راهشونو ادامه بده؟؟؟ کی مرده؟؟؟ مرتضی پاشایی ؟؟؟؟ این دیگه چه خریه؟؟؟؟

    تنها یک واژه بار معنایی کافی داره که این خصلت مردم رو خوب توصیف کنه. » لمپن و لمپنیسم»

    و جو گیری هم که خصلت بارز ملت غیور ایران هست و خواهد بود حالا حالا ها. یارو به زور حجاب سرش کردن، نصف یک مرد رسما و قانونا حسابش میکنن، اگه باباش، یا شوهرش یا قیم مذکرش بهش اجازه نده قانونا حق نداره پا از خونه بیرون بذاره، اونوقت خودشو داره جر میده که » من اجازه دارم هر جور دلم بخواد زندگی کنم!!! هر کی رو دلم بخواد انتخاب کنم!!!! و….» و جالب هم اونجاست که میگه «اجازه دارم!!!!!». نمیگه حق دارم. میگه اجازه دارم. یعنی باباش، یا داداشش، یا شوهرش بهش اجازه داده واین دیگه انتهای فاجعه است.
    من هم معتقدم به کسی که خر هست یا خودشو به خریت زده باید گفت «خر» (با عرض معذرت از دوستداران حیوانات و بخصوص خر شریف) تا بلکم یا بفهمه و یا کوتاه بیاد.

    لایک

    • از واژه هایی که به کار بردی معلوم هست تو هم داری از همون جایی می سوزی که این استاد جامعه نشناس داره می سوزه …گذر زمان معلوم میکنه این استاد بی سواد چه جایگاهی در دل تاریخ خواهد داشت ..با آب دهان سگ اقیانوس نجس نخواهد شد …دردش از آنجایی می یاد که فهمیده چقد از جامعه پرت افتاده تازه بعد فوت مرتضی اسمشو شنید و وقتی دید از میلیون ها ایرانی داخل و خارج کشور عقب تره چاره ای جز حذف مساله نداشته .ازکودک هشت ساله هم بپرسی می داند که موسیقی هم مثل غذا می مونه هر کسی می تونه بر اساس ذایقه خودش اونو انتخاب کنه

      لایک

      • درست میفرمایید. سلیقه سلیقه است و یکی دوست داره آب گوارا بنوشه و یکی کثافت و لجن. سلیقه است دیگه. نوش جان!!! کاریش نمیشه کرد.
        در ضمن خوشم میاد که موسیقی و هنر رو با شکم میسنجید و صد البته که نظر بچه 8 ساله باید برای شما ملاک عمل هم باشه. بالاخره شما امام 5 ماهه هم دارید.

        لایک

    • عالی بود. در محله خودتان جستجو کنید: نسبت لباس فروشی و همبرگر فروشی را با کتاب فروشی یا بطور کلی ارایه دهندگان محصولات فرهنگی را مقایسه کنید؟
      غم این خفته چند خواب در چشم ترم می شکند .
      زنده باد حقیقت و صداقت با هر لحن و صدایی
      درود بر اباذری و اباذری ها

      لایک

  9. آقا جنگ سر چیه؟ جامعه ایرانی . اگه شما دکتر بزرگوار درمان جامعه را با اعمال شوک می خواهی دوا کنی که یه جورایی از خواب بیدارشون کنی کارت حرف نداره . ولی سوال اینجاست وقتی جامعه اینقدر بیمار باشه که باشوک توهین به زندگی بخواهد برگرده اونوقت این جامعه حق یه همدردی با همدیگه رو که در مرگ پاشایی بوجود اومدو ندارن . آخه از جامعه رو به موت که انتظاری نیست . حالا یه تکونی خورده بدبخت اونم شماها خفش کنید. اونایی که برا پاشایی گریه می کردن از جمله خود من به حال و روز همین جامعه داشتن گریه می کردن و از صف مرگی که توش قرار گرفتن می ترسیدن . بیچاره جامعه ایرانی عجب حال وروزی داره.

    لایک

  10. بحث اصلی اینه که ایرانی ها دیگه درک شناسایی نخبگان و استفاده از اونارا ندارن .دکتر بسیار درست فرمودند دیگه اینقدر بی ذوق و درک شدیم که اصلا شنیدن آهنگ موزارت برامون جذابیتی نداره . ملتی که نخبه شناس نباشه یهو جو گیر می شه عنانشو میده دست هیتلر. چرا بهمون برخورده که ابلهیم .مگه چقدر مطالعه می کنیم .مگه تونستیم این آب و خاکی که به امانت دستمونه رو آباد کنیم ؟ تا نتونیم سره را نا سره تشخیص بدیم و اونم راهی جز اندوختن دانایی نداره این جامعه رنگ خوشبختی به خودش نمیگیره .

    لایک

      • جناب سیوان اگر منظور از نخبه همین استاد بد دهن و ناسزا گوست همان بهتر که مردم مرده پرست باشن ظاهرا هرکسی توی جامعه بیشتر ناسزا بگه و توهین کنه و همه رو غیر خودش عوام فرض کنه میشه نخبه نه داداش نخبه کسی هستش که اول خودشو بتونه اصلاح کنه نه جامعه رو …در ضمن فرمودید شما امام 5 ساله دارید به فرض من داشته باشم شما چی دارید ؟ فروید و هگل و سارتر دارید ؟ چرا وقتی کم میاری مغلطه می کنی من میگم استاد شما اگر دردی داره از انحطاط جامعه که حتما هم درسته اسن نحوه بیان که همه رو من جمله شما ومنو بخواد ابله و نادان فرض کنه درسته نیست از یک طرف میگه مردم سیستان مشکلات دارن ب دادشون باید رسید و از طرفی به همون مردم ناسزا میگه که چرا پاشایی گوش می کنن این یعنی راه اصلاحی که پیش گرفته درست نیست اگه شما می فرمایید درسته دلیل بیارید

        لایک

      • فروید و هگل وسارتر رو داریم
        دکارت، تولستوی و کافکا رو داریم
        مارکز، مارکس و کوندرا رو داریم
        شوپن ولیست و موسور گسکی رو داریم
        ابن خلدون، ابن عربی و غزالی رو داریم
        خیام و حافظ و ملاصدرای شیرازی رو داریم
        امیرکبیر، قاءم مقام و ستارخان رو داریم
        جهانگیرخان شیرازی، قاسم‌ تبریزی و علی اکبر دهخدا رو داریم
        شاملو، اخوان ثالث و مرتضی راوندی رو داریم
        سهراب شهید ثالث، فروغ و گلستان رو داریم
        غلام حسین بنان، جلیل شهناز و پرویز یاحقی رو داریم
        شجریان و ناظری و علیزاده رو داریم
        نامجو ، دریا دادور و احمد سرگوراب رو داریم
        و ……

        بازم بگم؟؟؟ من کسی به شکل و شمایل و حد و اندازه مرتضی پاشایی، و ساسی مانکن و امیر تتلو رو نه میتونم در مخیاله ام جا بدم و نه به پشم اونجای بزرگان این سرزمین حساب میکنم. حالا چی شده که جونای ما (که البته بیشتر نوجوان ها تا جوانها) این آدم ها میشن بتشون و انتظار نهیب هم ندارن جای بسی تعجب و افسوس هست قطعا.
        ببین یه روزی کسی به شاملو گفت که داریوش یک سری از شعرهاتو خونده و کار خوب هم شده. میدونستی؟؟ اونم برگشت گفت شب مارو خراب کردی. این چی بود گفتی؟؟ که یک «مطرب کاباره ای» شعرهای من رو خونده !!!!

        عزیز جان، نهیب هم از ابزارهای تعلیم و تربیت هست و اونجایی که حماقت و کج سلیقه گی تا سوراخ چشم ما اومده دیگه جای زبان در کام کشیدن و قربون صدقه رفتن نیست. ابله و احمق کمترین هست برای مردمی که زیر بار محنت و بدبختی و خفقان داره دست و پا میزنه و انوقت ادعای آزادی و «اجازه انتخابش» رو برای یک دکتر دانشگاه تهران و اونم در مورد یک خواننده بازاری ودرپیتی فریاد میکشه.
        اون فریاد رو اگر جلوی برادر رادان کشیده بود و سر حجابی که بزور سرش کردن و یا برادری که کشتن من دستش که سهله، پاشم میبوسیدم. ولی شرمنده که شعور و غرور و فهم و درایتم بهم اجازه نمیده که نه به امثال مرتضی پاشایی گوش بدم و بشن بتم و نه اون خانم جیغ زن رو پتیاره نخونم.

        لایک

  11. جناب سیوان حرف شما قبول اما حرف من اینه آیا نباید بین مهدی کوچک زاده .حمید رسایی و امثال رادان با استاد دانشگاه فرقی باشه ؟؟؟ اونا برای منافع خودشون نهیب و فریاد می زنن و این استاد گرامی هم برای اصلاح جامعه !!! اگر قراره با فرهنگ و باشعور و اخلاق مدار باشیم ابتدا باید خودمون اخلاق خوب رو نشون بدیم بعد از جامعه و طرز فکر دیگران ایراد بگیریم ..وقتی من وتو نتونیم به انتخاب ،سلیقه و باور دیگران احترام بگذاریم و اونارو به واسطه سطح اگاهیشون به سخره بگیریم چه انتطاری به اصلاح جامعه هست ..اگه مدعی هستیم از نظر حکومت و کشور داری و اخلاق مداری از کشورهای پیشرفته مثلا اسکاندیناوی عقب هستیم لااقل خودمون راه درست رو بریم بعد مدعی باشیم دیگران عوام هستن و ….وقتی فضایی بسته باشه خفقان باشه مردم و مخصوصا جوانان دنبال هر بهانه ایی می گردنند که از این حصار بیرون بزنن فرقی هم نمیکنه عاشورا باشه انتخابات باشه پیروزی یه تیم ورزشی باشه و یا فوت یه خواننده مهم شکستن هنجارهای تحمیلی ست ..نیمی از جووونای ما اگه بیرون اومدن و عزا داری کردن فقط وفقط واسه این بود که دنبال یه اتفاق می گردن که بپرن …وقتی فنری رو فشار بدی یه جایی در میره .حالا اگه این جمعیت رو وصل کنیم به دولت و خیمه شب بازی اونا به نظر من تحلیل درستی نکرده ایم ..ما جهان سومی هستیم و با این اوضاعی که پیش روست حالا حالا ها خواهیم ماند ..امید که روزی عالمان و دانشمندان ما تغییر کنند باشد که عوام تاثیر بگیرن ..(با عقیده وباور کسی که می دانی به نانش وصل است نجنگ پیروز نخواهی شد)

    لایک

      • فقط یک سوال ذهن منو به خودش مشغول کرده اون اینکه اگه جای پاشایی که به هیچ گروهو دسته ای وصل نبود یکی از افراد بانفوذ حکومت می میرد ایا باز هم همین جوری سخنرانی میکرد ؟ می دونم شما دانش وعلم و اگاهی ات از منی که جز عوام هستم بالاتره اما اگه از روی کنجکاوی هم که شده یه بار صحبت های دکتر فرهنگ هلاکویی در مورد علم و شبه علم رو گوش بده

        لایک

  12. میثم رضوانی- سی روز از مرگ مرتضی پاشایی خواننده موسیقی پاپ گذشته است. هنرمندی که هرچند در زمان حیاتش، محبوب‌ترین نبود و در سرخط خبرهای روز جایی نداشت، اما مرگ غم‌انگیزش و اتفاقات پس از آن، ازجمله مراسم باشکوه تشییع پیکرش او را به پدیده‌ای ارزنده مبدل کرد برای تحلیل جامعه‌شناختی.

    این‌که پاشایی که بود؟ چه کرد؟ و چرا جمعیتی عظیم در سوک او گرد هم آمدند و ترانه‌خوان جوان شهر را تا واپسین منزل مشایعت کردند. سمینارهای متعدد برگزار شد و جامعه‌شناسان و روانشناسان هرکدام به بخشی از علل و عوامل پرداختند، تا نوبت به یوسفعلی اباذری استادیار گروه جامعه شناسی دانشگاه تهران رسید.

    استقبال شایان مردم در روانه کردن مرحوم پاشایی به آرامگاه ابدی، در لایه بیرونی حاصل پیوند سه ضلع مثلث «جوانمرگی»، «مرگ‌آگاهی» و آگاهی‌بخشی شبکه‌های ارتباطی» بود. پاشایی هنوز به بلوغ هنری نرسیده، اما در اوج شهرت و جوانی تسلیم مرگ شد. و آیین سوکواری در مرگ جوانان، سابقه‌ای تاریخی در فرهنگ ایرانیان دارد. از سوک سیاوش تا مرگ سهراب و شهادت علی اکبر(ع) و مواردی بسیار در تاریخ ملی و مذهبی ایران.

    پاشایی در عین حال، آینه‌ی تمام‌نمای «نسل و پسل» ـ عبارت به‌کارگرفته‌شده در سخنان اباذری ـ خود بود. جوانان دهه‌ی شصت که برخلاف نظر اباذری، نسل خود را سوخته می‌دانند. آنان که در اوج سال‌های دفاع مقدس به دنیا آمده، در دوران کمبودها و نابودها کودکی کرده، در نوجوانی به اصلاحات در بطن جامعه‌شان دل بسته و در جوانی سرخورده از آزمودن مکرر آزموده‌ها شده‌اند. با این‌حال امیدوارانه در پی زندگی هستند.

    پاشایی نماینده نسل ناکامی است که بیش از هر نسل دیگری غمگین است و هم‌زمان در جستجوی زندگی و شادی ازدست‌رفته‌ی خویش. و موسیقی پاشایی، تجلی رنج و حرمان «نسل و پسل» من است. تجلی خواستن‌ها و نداشتن‌ها، دویدن‌های مستمر و نرسیدن‌های پیاپی.

    او آگاه به مرگ حتمی خویش است. هنرمند محبوب من، به‌رغم بیماری مهلک، به ضرب و زور مسکن‌ها، شهر به شهر روی صحنه می‌رود و از عشق و جدایی می‌خواند. پاشایی می‌داند که مرگش نزدیک است، از همین روست که ترانه‌ها و ملودی‌هایش که گویی ساخته و پرداخته ذهنی فرورفته در خلسه است، هم‌زمان که عشق را فریاد می‌زنند، فراق را وعده می‌دهند و همین است که مرگ او برای طرفداران مشتاق و حتی دیگرانی که نمی‌شناسندش و از او کم شنیده‌اند، جانگداز است.

    گذشته از این دو، نقش شبکه‌های ارتباطی و اجتماعی ممنوعه جدید، ازجمله فیس‌بوک و وایبر و.. در پروبال دادن به زندگی و مرگ پاشایی آن قدر پررنگ است که نظر اباذری، درباره‌ی ربط پدیده‌ی پاشایی با پروژه‌ی سیاست‌زدایی دولتی را یک‌سره باطل می‌کند.

    در لایه‌های زیرین نیز، تشییع پیکر هنرمند فقیدمان ـ برخلاف تحلیل اباذری ـ نه نتیجه‌ی سیاست مذکور، بلکه اتفاقا حاوی پیام انتقادی ضمنی به حاکمیت است. جوان ایران امروز، هرچند بتهوون و موتسارت گوش نمی‌دهد و در گناهی نابخشودنی ترانه‌های مبتذل پاشایی دروغ‌گو ـ عبارت‌های موهن از متن سخنان اباذری نقل شده ـ را می‌پسندد، اما حق زندگی و آزادی دارد.

    جوان عوام‌زده‌ی پاپ‌گوش‌کن امروز! که از تشکیل اجتماعات و کارناوال‌های شادی محروم است، دلخوش به رفتن توپ خودی به دروازه‌ی حریف است برای فریاد زدن بی‌دردسر در خیابان. در آرزوی رأی آوردن رئیس‌جمهور منتخب خود است برای شادی کردن در شهر بی‌آن‌که نگران عواقبش باشد.

    او حتی به گریستن دسته‌جمعی راضی است؛ چه بهتر که این گریستن همراه باشد با خواندن ترانه‌های هنرمند محبوب جوان‌مرگ‌شده‌اش. این جمع‌شدن‌ها و دیده‌شدن‌ها، دلخوشی‌های کوچک جوان ایران امروز است که البته هرکدامش علی‌رغم بی‌خطر بودن، با اکراه از سوی حاکمیت پذیرفته می‌شوند. پس شرم کنید آقایوسف، از القای همداستانی سوگواران پاشایی با پروژه‌ی سیاست‌زدایی موردنظرتان.

    بی‌باکی و صراحت لهجه، دو ویژگی روشنفکر است. و افسوس که روشنفکر زمانه‌ی ما صراحت لهجه را با هتاکی و توهین خلط کرده و البته او را آن‌قدر جسارت و بی‌باکی نیست که سراغ منشأ فلاکت برود و پدیده‌هایی از قبیل اعتیاد و فساد و فحشا و قاچاق و… و حتی پایین‌تر سراغ سوژه‌ی دم‌دست‌تری هم‌چون فوتبالِ به غایت دولتی برود که علاوه بر آن‌که سیاست‌زداست و تخدیر اذهان جوانان ملت، هم‌زمان سیل هنگفت ثروت ملی را در کشوری که مردم سیستانش به‌زعم روشنفکر مذکور در حال احتضارند، به جیب باندهای مافیایی فوتبال و در بهترین شکل ممکن، جوانان تازه‌به‌دوران‌رسیده‌ای سرازیر می‌کند که خود را تافته‌ی جدابافته از جامعه دانسته و به لطف ساق‌های نه‌چندان طلایی‌‌شان هر ممنوعی را بر خود مجاز می‌دانند و از هر فریبی برای دور زدن قانون بهره می‌برند. نمونه‌ی اکنونش کارت‌های معافیت خدمت جعلی و نمونه‌های تاریخی بسیار.

    اباذری، جسم نحیف و روبه‌موت موسیقی پاپ را لگدمال می‌کند. عرصه‌ای که نه مافیایی به قدرتمندی فوتبال دارد و نه گردش مالی سرسام‌آوری که محل فساد باشد. بدتر آن که آقایوسف، در این میان پاشایی را برگزیده، او که رفته و مجال پاسخش نیست.

    اباذری، به سادگی و بی‌تفاوت از قدرت گرفتن باندهای قدرت و ثروت در سال‌های گذشته عبور می‌کند، از فسادی که سرتاپای این مُلک را گرفته تیتروار و سرسری می‌گذرد، از خود نمی‌پرسد که نقش «او»ی روشنفکر در ایجاد فلاکتی که از آن دم می‌زند، چیست؟ اما موسیقی پاشایی را «صدای پای فاشیسم» معرفی کرده و در ذم تشییع باشکوه جنازه‌ی هنرمندی محبوب رگ‌گردن کلفت کرده و احساس خفگی می‌کند!

    اباذری در جایی دیگر از سخنانش، توهین به مردم کشورش را افتخار می‌داند: «به مردم ایران باید توهین بشه تا بفهمه»؛ گزاره‌ای به‌شدت نادرست. که اتفاقا همین توهین و تحقیرها، عامل فلاکت امروز ایرانیان است که اباذری از آن می‌نالد.

    محدودیت‌های فراقانونی، تفسیر به رأی قانون، برخورد نامناسب در ادارات و سازمان‌ها و حتی خیابان‌ها و بسیاری موارد دیگر، باعث این نابسامانی است. وقتی «تو»ی روشنفکر دردمند جامعه، توهین به دیگری را حق خود و بلکه افتخار خود می‌داند، از دیگران ـ که این قلم می‌هراسد از ذکر نام و سمتشان ـ چه انتظار می‌توان داشت؟!

    هرچند «نسل من»، هرگز با ادبیاتی چنین سخیف بیگانه نبوده و لحظه‌ای از گزند توهین‌ها در امان نمانده است. کودکی ما در خانواده‌هایی مردسالار گذشته که کوچک‌ترین اعتراضی، تن کبود از ضرب کمربند را در پی داشته، در مدارسی که چوب و فلک و شلاق هم‌چنان در آن‌ها کاربردی گسترده داشتند.

    دوران ممنوعیت‌ها و محدودیت‌ها که هر اعتراضی با توهین و تنبیه پاسخ داده می‌شد. با این حال، این نسل، مستحق رگبار این همه توهین از گلوی فردی داعیه‌دار روشنفکری و جامعه‌شناسی، نیست. این قلم تنها در بحث فلاکت با آن یارو ـ واژه ای که اباذری در توصیف مرحوم پاشایی به کار برد و من این‌جا بر خود او روا می‌دارم ـ کاملا هم‌داستان است.

    مرگ تدریجی مردم سیستان، اسف‌ناک است. اوضاع فرهنگ و جامعه و روان در ایران غم‌انگیز است. اما هیچ‌کدام فلاکت‌بارتر از آن نیست که کرسی‌های استادی دانشگاه‌ها و تریبون‌های سخنرانی مجامع علمی و ازهمه فاجعه آمیزتر، بیرق روشنفکری جامعه ایران، در اختیار امثال آقایوسف‌ها باشد.

    لایک

  13. سلام. تقریبا تمام کامنتها را خواندم. من کاری به این سخنرانی ندارم و توهینهای دکتر را قبول ندارم اگرچه بسیاری از موارد بجز توهین به ملت جای تامل داره. اما به نظر من مردم ایران بسیار بی هدف شدن و بدون تامل و تفکر کاری را انجام میدن و فقط دنباله رو شدند و این جای تاسف بسیار داره و نابودی یک ملت (فرهنگ، هویت و .. ) را بدنبال خواهد داشت و من هم نگران این هستم چرا نباید به مسایل دور و برمون فکر کنیم.

    پسندیده شده توسط 1 نفر

  14. سلام دوستان
    لطفا با دید احساسی به به این گفته ها گوش ندهید.
    ما به سمتی میرویم که مردم باید علم و فکر و توانایی تعیین سرنوشت و انتخاب سیستم حاکم خود را داشته باشند.
    یک جامعه شناس دلسوز آگاه باید یافته های قابل اعتماد خود را به اصطلاح high light شده به جامعه ارایه دهد.
    شیوه آقای دکتر اباذری تنها شیوه ای بود که میتوانست در این شرایط تلنگری به جامعه بدهد. و معیار های واقعی و انسانی که ارزش تجمع را دارند را یاد آور شود.
    برای دلداری نیازمندان و انسانیت و رشد جامعه نه برای ارضای احساسات غریزی
    کدام حرکت اجتماعی با آگاهی بصورت خودجوش در جامعه ما انجام میشود که به یک جامعه شناس حق ندهیم تا ما را مورد بازخواست قرار دهد.؟؟؟!!!!!!

    پسندیده شده توسط 1 نفر

    • باز خواست؟ کدوم بازخواست ؟ ازکی تا حالا ابله خواندن و نفهم خواندن مردم شده بازخواست ؟؟؟؟سعید جان برای تلنگر زدن به جامعه ای که داره به بیراهه میره فحش نمیدن ناسزا نمیگن ..میگردن دنبال راهش …راهش توی اون کتابایی که این استاد خونده خلاصه نمیشه گاهی باید از اتاق بیرون اومد چشم باز کرد دور وبر را خوب نگاه کرد بعد حرف زد.یعنی تو باور میکنی این آقا یوسف اونقدر درد جامعه و مردم عوام وعقب افتاده رو داره که حاضره برای روبراه شدن جامعه اونا رو بافحش وتوهین به راه بیاره ..نه داداش مشکلش جای دیگه ست ساده نباش کمی در مورد گذشته اش بدونی خام نمیشی

      لایک

      • تو فکر میکنی اگه اون کا ندیدایی رو که آقا یوسف حمایت می کرد الان رییس جمهور بود بازم ازین حرفا میزد؟؟

        لایک

  15. خدا کنه بچه خودش عین مرتضی سرطان بگیره و خدا کنه محبت اون به بچش اندازه محبت ما به مرتضی بشه .فک نکنم هنوز چهلش نشده تحمل این حرفارو واسه بچش داشته باشه من فهش نمیدم دارم یه دعا میکنم از خدایی که من با اون ترانه نگران منی همین مرتضی وصل شدم بهش نه با سخنرانی امثال این اقا .متاسفم برای ما مردم که دیگه تو رو مون وایمیسن و میگن….احمق

    لایک

  16. متاسفم که تحمل حرف مخالف رو نداریم ، دکتر اباذری برای این مملکت و پیشرفت علوم انسانی در اون بسیار زحمت کشیده و بسیار مطالعه داسته ، حرف ایشون و سخنرانی ایشون ، تنها یک تحلیل جامعه شناختی ست ، امیدوارم مردم این رو درک کنند

    پسندیده شده توسط 1 نفر

  17. اولا حکومت ققد داره با سرگرم کردن مردم به چیز های مختلف مثل اینترنت و سرگرمی های مختلف اوضاع مملکت رو خوب نشون بده و مردم باید در عین استفاده از سرگرمی ها و امکانات حواسشون به سیاست و مشکلات ناشی از آن در جامعه از هم پاشیده باشند اما این ها هیچ ربطی به پاشایی نداره که خوب اگه بخوای پاشایی رو بگی باید بقیه از جمله بازیگران ورزشکاران دانشمندان هنرمندان شاعران و غیره رو هم باید بگی چون دولت از همه ی این ها استفاده میکنه که مردم رو از سیاست خودشون بی خبر کنه پس این اباذری یه بد دهن توهین گره چون پاشایی هم مثل همه خواننده ها بازیگرها و شخصیت های معروف دیگه است پس چرا فقط به پاشایی یا فقط یه نفر خوب مگه پاشایی چی کار کرده صداش خوب بوده و خوب میخونده مردمم به خاطر صداش دو.سش دارن حالا اباذری بیشخصیت ورداشته به پاشایی خیلی هم بی حاشیه فقط کارش رو میکرد گفته پاشایی خواننده مبتذل و فاشیسته …….. اباذری بد دهن بیشخصیت

    لایک

بیان دیدگاه